Monday, November 29, 2021

آغوش

توی این شهر هزاران خدا معبد داشتند. این چیزیه که با کلام نمیتونم بگم اما میتونم نفس بکشم. میتونم با پوستم درک کنم. همه چیزش طرحی از نبرد و کثرت و قدرت داره. بارونش. ماهش. و اون دریای بی‌نظیرش که وقتی از ارتفاع نگاهش می‌کنی انگار هنوز می‌خواد روی سرت وارونه بشه.

No comments:

Post a Comment

افتخار

کم خوابیدم دوباره. یکی از برج های روبروی خونه، حوالی پنج صبح از طبقات بالاش روشنی شروع شد که پایین بیاد. روی خونه به سمت جنوب غربیه. نه ماه ...