کنار کیک شکلاتی لعنتی، یک اسکوپ بستنی گذاشته بود. برای منی که نه کیک دوست دارم و نه شکلات و نه بستنی. قاشق رو فرو کردم لای دانه های شاتوت بیرون زده و فکر کردم اسمش چی بود؟ اسمش چی بود؟ حروف رو پشت هم چیدم و کلمه رو ساختم. فکر کردم که خب، حداقل هر چیزی میخورم اینجا، اسمش رو بلدم.
No comments:
Post a Comment