Sunday, November 14, 2021

.

کنار کیک شکلاتی لعنتی، یک اسکوپ بستنی گذاشته بود. برای منی که نه کیک دوست دارم و نه شکلات و نه بستنی. قاشق رو فرو کردم لای دانه های شاتوت بیرون زده و فکر کردم اسمش چی بود؟ اسمش چی بود؟ حروف رو پشت هم چیدم و کلمه رو ساختم. فکر کردم که خب، حداقل هر چیزی میخورم اینجا، اسمش رو بلدم.

No comments:

Post a Comment

واحه

در یکی از غریب‌ترین چاله‌های افسردگی زندگی‌ام قرار گرفته‌ام. خواستم بنویسم پرت شده‌ام دیدم که نه. انگار غنوده باشم. درکم از زمان، درکم از جه...