با دختر، روز آخری که اینجا بود صحبت کردیم و هر دو حرفهایمان را زدیم. شنیدن صحبت هام با صدای بلند ترسناک است. انگار تازه باور میکنم چقدر در نیاز به برنامه ریزی، در نیاز به کنترل همه چیز گیر افتاده ام.
وسط حرف زدن حضوری با آدمها یکهو جیغ میزنم که زلزله. طرف باید بهم اثبات کنه همه چیز امن و سر جلسه. یکهو کل بدنم شروع به لرزیدن میکنه. وقتی ت...
No comments:
Post a Comment