Friday, November 3, 2023

نقب دیوار

 برام یه پرسش نامه کوتاه فرستاده با مضمون اینکه چی شد از رویای نوشتن دست کشیدی. دلم میخواد در جواب براش بنویسم دست نکشیدم. اما این جواب خیلی مسخره است. خیلی خیلی مسخره. 

باید باور کنم انگار که من دیگه هرگز نمینویسم. یا اینکه هرگز مادر نمیشم. هرگز دستهام به قدر حمایت از آدمها بلند نمیشه. هرگز زورم نمیرسه. عشق توی خونه ام برنمیگرده و دوستهای از دست داده ام احتمالا تعدادشون از دوستان از این به بعدم بیشتر شده. سی و پنج سالمه. وسط زندگی هستم و حاصلش تا به اینجا فقط برندگی و قاطعیت هرگزها بوده. حداکثر از این به بعد بتونم حواسم به کلاهم باشه و به سرعت باد.

.

 دیگه جرئت نمیکنم توی لیست اهداف بنویسمشون. دوتا هدف که سالهای زیادی نوشتم و نرسوندم خودم رو بهش. دیشب تا صبح خواب دیدم برگشتم به قدیم، به ا...