حواسم را پرت خاطرات نجات بخشم میکنم. مسیر پناهگاه کلکچال. بعد از آن آب خوری بزرگش. آن فرورفتگی مرطوبش که سنگ های بزرگ و گیاهان ظریف دارد و بوی غلیظ تیزی میدهد. دراز میکشم و چشم هام را در تاریکی میبندم و به بوی تازگی گیاه خوب آب خورده و خوب رشد کرده و لگدکوب شده فکر میکنم.
No comments:
Post a Comment