Tuesday, March 22, 2022

به راه بادیه

لیست کارها رو نوشتم. چیزهایی که باید انجام بشن. چیزهایی که میخوام انجام بشن. رسیدم به اونجا که هیچ دیدی ندارم قدم بعدی باید کدوم وری باشه. میفهمم؟ نمیدونم. شاید هرگز اونقدر مستقیم که آرزو دارم متوجه نشم. یکی یکی از لیست آرزوها و کارها چیزها رو بیرون میکشم از این به بعد. بهشون یه زمان کوتاه میدم ببینم انجامشون هم میدم یا نه. امشب کورسرا رو باز کردم و یه بار دیگه دری که مدت ها بود نکوبیده بودم رو زدم. من در گذروندن کورس های آنلاین افتضاحم. اگر با این عقبه، این یکی رو هم نگذرونم پس یعنی بهتره بپذیرم این مسیر هرگز برای من نیست.
امروز فکر کردم وقت مردن حسرت چیزی رو خواهم داشت؟ دیدم آره. ببینم میشه حسرت رو تبدیل کنم یا نه.

No comments:

Post a Comment

افتخار

کم خوابیدم دوباره. یکی از برج های روبروی خونه، حوالی پنج صبح از طبقات بالاش روشنی شروع شد که پایین بیاد. روی خونه به سمت جنوب غربیه. نه ماه ...