Tuesday, February 22, 2022

.

 با اون بخش خانواده که اوکراین هستند صحبت نکردم. اخبار رو میخونم فقط. سال نود و دو که فکر میکردیم موفق شدیم رایمون رو پس بگیریم، پسرک ایران بود. تازه به سن دبیرستان رسیده بود. شبی که شهر رو شوق گرفت با هم بیرون رفته بودیم. داشت به جمعیت نگاه میکرد که در مورد خودشون گفت. حالا جنگ که شروع بشه در سن رفتن به جنگه. نمیدونم عضو ارتش میشه یا نه. شده یا نه. فقط میدونم دو ساله کیف زندگی نمیکنند. هرچند هیولا جغرافیاش از من هم ضعیف تره.

No comments:

Post a Comment

از خیال

نود و سومین شب بعد از نبودن بچه، دختر یاد گرفته جای خواهر رفته‌اش بخوابه. عمیق‌ترین شکل سوگواری که در زندگیم شاهد بودم و خوندم رو توی این سه...