با اون بخش خانواده که اوکراین هستند صحبت نکردم. اخبار رو میخونم فقط. سال نود و دو که فکر میکردیم موفق شدیم رایمون رو پس بگیریم، پسرک ایران بود. تازه به سن دبیرستان رسیده بود. شبی که شهر رو شوق گرفت با هم بیرون رفته بودیم. داشت به جمعیت نگاه میکرد که در مورد خودشون گفت. حالا جنگ که شروع بشه در سن رفتن به جنگه. نمیدونم عضو ارتش میشه یا نه. شده یا نه. فقط میدونم دو ساله کیف زندگی نمیکنند. هرچند هیولا جغرافیاش از من هم ضعیف تره.
No comments:
Post a Comment