Friday, February 18, 2022

دانه

روز بارانی. پنجره رو باز کردم و دارم سعی میکنم بجز صدای پرنده ها چیزی نشنوم. توی سرم تکرار میکنم فقط یک قدم. این تنها چیزیه که میتونی بهش فکر کنی. فقط به یک قدم بعدی فکر کن.

No comments:

Post a Comment

روز ششم

وسط حرف زدن حضوری با آدمها یکهو جیغ میزنم که زلزله. طرف باید بهم اثبات کنه همه چیز امن و سر جلسه. یکهو کل بدنم شروع به لرزیدن می‌کنه. وقتی ت...