و تا به جایگاه ارشکیگال، هفت دروازه بود. و در هر دروازه، اینانا چیزی به ودیعه گذاشت تا بتواند عبور کند. دروازه ی اول جواهراتش، دروازه ی دوم، لباس های زربفتش، تا دربان در هفتم به او اجازه ی عبور داد و اینانا، عریان در برابر ارشکیگال قرار گرفت.
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
افتخار
کم خوابیدم دوباره. یکی از برج های روبروی خونه، حوالی پنج صبح از طبقات بالاش روشنی شروع شد که پایین بیاد. روی خونه به سمت جنوب غربیه. نه ماه ...
No comments:
Post a Comment