نشستم سر کار و دارم با هزار جمله بندی مختلف با وسایلم خداحافظی میکنم و آرزو میکنم از این به بعد هم به برکت استفاده بشن. انگار که وسط یک مراسم جادو باشم.
نود و سومین شب بعد از نبودن بچه، دختر یاد گرفته جای خواهر رفتهاش بخوابه. عمیقترین شکل سوگواری که در زندگیم شاهد بودم و خوندم رو توی این سه...
No comments:
Post a Comment