Tuesday, August 9, 2022

رود

 خودم رو از لا به لای این کلمه ها نگاه میکنم. خودم رو از همین میون پیدا میکنم دوباره. آروم انگشت می برم زیر عادت ها. با خودم آشنا میشم. به یاد خودم میام. تپق ها و تکرار کلام میخندونتم. میبینم چقدر گاهی کلمات سخت بیرون میان. مبینم چقدر گاهی همه چیز شیرین پیش میره.

No comments:

Post a Comment

روز ششم

وسط حرف زدن حضوری با آدمها یکهو جیغ میزنم که زلزله. طرف باید بهم اثبات کنه همه چیز امن و سر جلسه. یکهو کل بدنم شروع به لرزیدن می‌کنه. وقتی ت...