Saturday, July 9, 2022

.

 وقت دویدن سعی میکنم حواسم پرت شود. همیشه زیر نور آفتاب چیزی هست. ابرها. مرغ های دریایی. بازی کلاغ ها. چمن های زده شده. آدمها. کودکان درون کالسکه. و جزیره ها. آخ. سعی میکنم حواسم پرت شود. هر بار، برای یک دقیقه بیشتر. وقت کار، سعی میکنم حواسم متمرکز بماند. انگار آفتابی نیست. شهری نیست. دنیایی نیست. جزیره ای نیست. آخ.

No comments:

Post a Comment

روز ششم

وسط حرف زدن حضوری با آدمها یکهو جیغ میزنم که زلزله. طرف باید بهم اثبات کنه همه چیز امن و سر جلسه. یکهو کل بدنم شروع به لرزیدن می‌کنه. وقتی ت...