Wednesday, July 20, 2022

خراش

 یه دوستی دارم که کاملا معنی آزارگری رو میدونه. با اطمینان میگم که یکی از آگاهترین آدمهای اطراف من در این زمینه است. اما تقریبا هر بار صحبت کردنمون از یک ساعت و احوالپرسی فراتر میره و به ساعت دوم میکشه، باید هلش بدم عقب که فلانی، این مرزه. برو عقب یا برو گمشو عقب یا چیزی از این هم تندتر. اگر به من بگی بدترین بخش دوستی کجاست؟ دست میذارم روی همین لحظه. سالهاست دوستیم و انقدر این مرز بینمون پر از سیم خاردار شده که دیگه به طور رسمی تبدیل به یک آشنا شده.

No comments:

Post a Comment

روز ششم

وسط حرف زدن حضوری با آدمها یکهو جیغ میزنم که زلزله. طرف باید بهم اثبات کنه همه چیز امن و سر جلسه. یکهو کل بدنم شروع به لرزیدن می‌کنه. وقتی ت...