Friday, July 29, 2022

برای سیر دیدن

زنبورها حشره‌اند و حشرات بی‌مهره هستند و بی‌مهرگان زیادند. از طرفی حشرات کوچکند و به شدت توان زاد و ولد دارند و برای همین هم گونه‌هایشان آنقدر زیاد است که با مقیاس معمول سنجیدنش دشوار می‌شود.‌ همین زنبور ساده، بیشتر از شانزده هزار گونه دارد و هفت خانواده زیستی. حالا چرا به زنبور فکر کنیم؟ چون زنبورها مسئول سبز ماندن جهانند. ما خود زنبورها را نمی‌خوریم (کلا انسان انگار مرض دارد هر چیزی در جهان است را فرو کند توی دهانش) ولی هر چیزی مربوط به زنبور است برای ما خوردنی است. از عسل گرفته تا تمام میوه‌ها و سبزیجات و صد البته تمام جانورانی که از میوه و سبزی و دانه تغذیه می‌کنند. یعنی اگر یک روز زنبورها نباشند تولید مثل درخت‌ها و گرده‌افشانی و میوه و همه چیز از دستمان خواهد رفت. ما می‌مانیم و آب و قلمروی نهنگ‌ها.
زنبور متفاوت از ما میبیند. بویایی بسیار قدرتمندی دارد اما جهانش تنها تا بیست و پنج سانتی‌متری جایی که هست قابل دیدن است. به جاش چشمش به طیف متفاوتی از نور حساس است و تعریفش از نور مرئی با ما فرق میکند. برای همین کندوها را زرد، آبی، سیاه یا سفید می‌کنیم. از اینترنت و کلا گسترش امواج الکترومغناطیسی هم بدش می‌آید و بجز سم‌پاشی گسترده، این یکی از علت‌های اصلی کاهش جمعیت زنبورهاست.
زنبورها، مست می‌کنند. نه همیشه البته. تابستان که می‌شود و میوه‌ها می‌رسند و پای درخت می‌افتند و تخمیر می‌شوند، گاهی زنبوری از میوه می‌خورد و همین، مستش می‌کند. زنبور مست اجازه ورود به کندو ندارد. باید صبر کند تا حالش عادی شود. به جز این، بقیه‌‌ی زندگی زنبورها گشت و گذار بین گلها و برگشت به خانه و تغذیه‌ی نسل بعد است. شهد برایشان منبع انرژی است و گرده، بیش از هر چیز منبع پروتئین. 
زنبورها در چشم داشتن سنگ تمام گذاشته‌اند. چشم مرکب کارگرها حدود پنج هزار و چشم زنبور نر حدود ده هزار چشم منفرد دارد. یعنی اگر زنبورها خواننده خوش صدا داشتند، باید می‌خواند که برای دیدن تو، نه یک چشم، نه صد چشم، نه ده هزار چشم، همه چشم‌ها رو می‌خوام.

No comments:

Post a Comment

افتخار

کم خوابیدم دوباره. یکی از برج های روبروی خونه، حوالی پنج صبح از طبقات بالاش روشنی شروع شد که پایین بیاد. روی خونه به سمت جنوب غربیه. نه ماه ...