Wednesday, October 13, 2021
.
تهران که سحر بیدار میشدم، وقت داشتم دراز بکشم و به صدای پرنده ها گوش بدم و کیف کنم. وقت خوبی بود برای تنهایی. وقت خوبی بود برای خیال. اینجا، سحرگاه مرغ دریایی پر میزنه. میشه توی سرما مچاله شد و از دیدنشون لذت برد. کاش که سقف خیال هم بلند بشه باز. پر بکشه. پروا نکنه انقدر. من این همه محتاط نبودم که شدم.
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
.
به مفهوم دور «خارج شدن از خانه در وقت مناسب» فکر میکنم. انجام کاری در زمان درست، با انرژی درست و در مسیر درست. وقتی که انجام هیچ بخشی از کا...
-
توانایی تحمل این حجم درد رو ندارم.
-
کاش یک شیوهی درست تشکر یاد بگیرم. باید تشکر کنم و کلمات کافی نیستند.
-
از این همه گریه کردن خسته ام.
No comments:
Post a Comment