دختر رو دارم مجبور میکنم گزارش نویسی کنه. کاری که ازش متنفرم. مشخصا دوست نداره و با این حال داره با کیفیت خیلی خوبی انجامش میده. دیروز لای نوشته هاش براش پیام گذاشتم. امروز دیدم وسط جملاتش، رنگ عوض کرده و نوشته مرسی.
نود و سومین شب بعد از نبودن بچه، دختر یاد گرفته جای خواهر رفتهاش بخوابه. عمیقترین شکل سوگواری که در زندگیم شاهد بودم و خوندم رو توی این سه...
No comments:
Post a Comment