Monday, September 27, 2021

بشمار

 پسر معتقد است که نباید زود چمدان ببندی. پشیمان میشوی. که یادت میرود چه برداشته ای و چه نه. من چهل روز پیش همه چیز را یکبار جمع کردم. حالا افتاده ام روی دور وسواس حذف. یکبار دیگر همه چیز را باز کردم و شستم و حدف کردم. هفته ی دیگر هم قرار است همینکار را بکنم. یکبار دیگر باز کنم و حذف کنم و رها کنم برود. 

خانه روی هواست. همه چیز آشفته و به هم ریخته. پسر هنوز غر نزده. من بودم؟ کله اش را کنده بودم گمانم. 

No comments:

Post a Comment

افتخار

کم خوابیدم دوباره. یکی از برج های روبروی خونه، حوالی پنج صبح از طبقات بالاش روشنی شروع شد که پایین بیاد. روی خونه به سمت جنوب غربیه. نه ماه ...