آدمها افتادند به نرمالایز کردن ترس. که طبیعیه بترسیم و زبان به کام بگیریم و کنج عافیت بشینیم و هر وقت خواستیم قاطی مبارزه بشیم، شما از حضورمون ذوق کنین و دست و جیغ و هورا بکشید برامون. زبونی داره ارزش پیدا میکنه. از انزجار دارم میلرزم.
نود و سومین شب بعد از نبودن بچه، دختر یاد گرفته جای خواهر رفتهاش بخوابه. عمیقترین شکل سوگواری که در زندگیم شاهد بودم و خوندم رو توی این سه...
No comments:
Post a Comment