گفت هر بخش زندگی که سی درصدش از دستت در بره، به نظر میاد به تمامی خراب شده. شاید حق با اون باشه. شاید فقط تمام ماجرا در مورد سی درصد خرابی باشه. که بشه روزی یک درصد، هفتهای یک درصد یا حتی ماهی یک درصد درستش کرد.
قرارم با خودم همین میشه که تمام زندگی رو یکبار روی سرعت آروم پیش میبرم. من به قدر کافی زمان از دست دادم و یکی دو سالی بیشتر دیگه فرقی نمیکنه.
استرس برگشته. میتونم دوباره اونقدر پایین برم که گم شم. استرس برگشته و مشق شبم حالا تکرار صد هزار باره همینه: همینجا خوبه. یک قدم جلوتر کافیه.
Sunday, November 11, 2018
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
روز ششم
وسط حرف زدن حضوری با آدمها یکهو جیغ میزنم که زلزله. طرف باید بهم اثبات کنه همه چیز امن و سر جلسه. یکهو کل بدنم شروع به لرزیدن میکنه. وقتی ت...
-
توانایی تحمل این حجم درد رو ندارم.
-
کاش یک شیوهی درست تشکر یاد بگیرم. باید تشکر کنم و کلمات کافی نیستند.
-
با چاقو افتادم به جونش. تکه پارهاش کردم و بعد سطل زباله. میون اون ضربهزدنها، یک لحظه ترسیدم از دونستن اینکه آنقدر خشم و انزجارم زیاده که ...
No comments:
Post a Comment