Monday, January 3, 2022
تمام زمستان مرا گرم کن
دستپوشها امشب تمام شدند. با فاصلهی زیاد، زشتترین چیزهایی هستند که در این چند سال از زیر دست هام بیرون آمده اما از طرفی بعد از مدتها تنها پروژهای شده که تمامش کردهام. آن ور «بگذار بینقصترین طرح جهانت را تولید کنی» درونم ساکت شده. چهارده سال پیش، در رج حدودا چهلم یک شال حدودا سیصد و شصت رجی با نخ بسیار نازک یک دانه را اشتباه بافته بودم. وقت کور کردن فهمیدم و از نو شکافتم و بافتم. حالا این دوتا لنگه نه تقریبا که با هر معیاری بسنجم فاجعه شدهاند. بد نیست اما. بد نیست.
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
افتخار
کم خوابیدم دوباره. یکی از برج های روبروی خونه، حوالی پنج صبح از طبقات بالاش روشنی شروع شد که پایین بیاد. روی خونه به سمت جنوب غربیه. نه ماه ...
No comments:
Post a Comment