Thursday, May 20, 2021

مهمان دارم

کیک سفارش دادم. چیز کیک مرکبات و کرامبل قرمز. بعد زنگ زدم که ببین، من چای دم میکنم. قهوه هم هست. بیا و روز تعطیلت را با هم بگذرانیم. بیا و حرف بزن.

تمام پیام هاش بغض داشت. تمام نوشتارهاش ناله بود. صحبتم که تمام شد صدای خنده اش پیچید توی تلفن. که می آیم.

No comments:

Post a Comment

از خیال

نود و سومین شب بعد از نبودن بچه، دختر یاد گرفته جای خواهر رفته‌اش بخوابه. عمیق‌ترین شکل سوگواری که در زندگیم شاهد بودم و خوندم رو توی این سه...