Saturday, May 1, 2021

ترجیح

برگشته‌ام به لاک زدن و همان همیشگی شده‌ام. لاک‌های زخمی‌. رنگ‌های جا به جا پریده. رنگ سرد سمت راست. رنگ گرم سمت چپ. ناامیدی حاصل از حیات تا به اینجا خودش را کشیده. در این عدم تمایل به ایجاد نظام. در این پذیرش پررنگ مرگ. در همان «زندگی بیهوده‌تر از آن است که» همیشگی.

No comments:

Post a Comment

روز ششم

وسط حرف زدن حضوری با آدمها یکهو جیغ میزنم که زلزله. طرف باید بهم اثبات کنه همه چیز امن و سر جلسه. یکهو کل بدنم شروع به لرزیدن می‌کنه. وقتی ت...