از اون شب هاست که یکی باید بیاد و من رو از زیر بیرحمی پنجههای خودم دور کنه. اگه ماشین داشته باشه یا کرم جاده و دور شم از این شهر، از این جغرافیا، از این حال هم که چه بهتر.
وسط حرف زدن حضوری با آدمها یکهو جیغ میزنم که زلزله. طرف باید بهم اثبات کنه همه چیز امن و سر جلسه. یکهو کل بدنم شروع به لرزیدن میکنه. وقتی ت...
No comments:
Post a Comment