چنگ میزنم به بچهها. از ته ویل چنگ میزنم به بچهها. انگار که غریقی. چونان که غریقی. غریقی.
وسط حرف زدن حضوری با آدمها یکهو جیغ میزنم که زلزله. طرف باید بهم اثبات کنه همه چیز امن و سر جلسه. یکهو کل بدنم شروع به لرزیدن میکنه. وقتی ت...
No comments:
Post a Comment