فقط یک لحظه نگاهش بین فاصلهی شالم و یقهی پیرهنم گیر کرد. دید. پلک زد. فقط یک لحظه صداش کش پیدا کرد. گذشت.
وسط حرف زدن حضوری با آدمها یکهو جیغ میزنم که زلزله. طرف باید بهم اثبات کنه همه چیز امن و سر جلسه. یکهو کل بدنم شروع به لرزیدن میکنه. وقتی ت...
No comments:
Post a Comment