می پرسه بهتری؟ میگم میدونی، یونگ برج بولینگن رو در اوج روزهای افسردگی و تنهایی و طرد شدگیش ساخت. کار دیگه ای که از دستم بر نمیاد. دارم دوام میارم و به جای آجرهای برجم، کوک میزنم.
در یکی از غریبترین چالههای افسردگی زندگیام قرار گرفتهام. خواستم بنویسم پرت شدهام دیدم که نه. انگار غنوده باشم. درکم از زمان، درکم از جه...
No comments:
Post a Comment