Tuesday, July 3, 2018

آرشه

جوری باد میاد و جوری رها رها رها منم که میتونم از همین حضور نیم بندم در جهان آدمها هم موج بزنم و کوچ کنم. بخار شم. محو شم و این بار به تمامی.
وسوسه اش کشنده است.

No comments:

Post a Comment

از خیال

نود و سومین شب بعد از نبودن بچه، دختر یاد گرفته جای خواهر رفته‌اش بخوابه. عمیق‌ترین شکل سوگواری که در زندگیم شاهد بودم و خوندم رو توی این سه...