Monday, June 12, 2023

گربه ها و جان

 تا نهار رو بذارم و موهام رو خشک کنم و ظرفها رو بشورم وآب ریحونها رو بگیرم، دوتایی خوابشون برد. یکی روی کیفی که براش گذاشتم بغل دست محل کارم - رو زمین نمیخوابه- و یکی دقیقا جایی که من میشینم برای کار. از همه ی دنیا، از همه ی اتفاقات، از همه ی آشوبها، همین یک وجب جا رو میخوام امن نگه دارم من که این دوتا اینطوری یواش بخوابند.

No comments:

Post a Comment

افتخار

کم خوابیدم دوباره. یکی از برج های روبروی خونه، حوالی پنج صبح از طبقات بالاش روشنی شروع شد که پایین بیاد. روی خونه به سمت جنوب غربیه. نه ماه ...