Thursday, April 27, 2023

.

 با گروه شروع کردیم به خوندن بندهش. تازه اینجاست که بد خوندن این سالها داره خودش رو نشونم میده. کلماتی که بلد نیستم. تلفظهایی که اشتباه میگم. انگار این چند سال اخیر همه جوره از جیب خرج کردم. هم زمانی. هم مالی. هم رشد نکردنی. سرم رو باید بندازم پایین و سفت و سخت زندگی کنم. زمان تنها چیزیه که هر کاری بکنیم میگذره. دیگه دست ماست که چه کنیم.

چند شب پیش، روی پل عابر از خودم عکس گرفتم و دیدم اوه. از بین تمام عکسهایی که امسال از خودم گرفتم این یکی بیشتر معرف خودمه. معرف سی و امسال. سال انگار ورق خورده حالا. دقیقا میدونم از چه روزی شد که گفتم خب سی و پنج ساله ام.

یه مبحثی هست به نام ساعت معوج. سال هم معوج میشه. نمیدونستم. آدمه دیگه. یاد میگیره.

No comments:

Post a Comment

افتخار

کم خوابیدم دوباره. یکی از برج های روبروی خونه، حوالی پنج صبح از طبقات بالاش روشنی شروع شد که پایین بیاد. روی خونه به سمت جنوب غربیه. نه ماه ...