Thursday, October 15, 2020

.

 پوستم نازک شده. بدون اغراق. بدون آرایه. امروز دو تکه از پوستم کنار رفت و خون خزید بیرون. توانم ته کشیده. امیدم هم. حوصله ی ادای جنگیدن برای زندگی ام هم.

No comments:

Post a Comment

روز ششم

وسط حرف زدن حضوری با آدمها یکهو جیغ میزنم که زلزله. طرف باید بهم اثبات کنه همه چیز امن و سر جلسه. یکهو کل بدنم شروع به لرزیدن می‌کنه. وقتی ت...