Wednesday, March 18, 2020
.
بین خودمون رسیدیم به نبرد اهم و مهم. باید برای اثبات پایه ای ترین چیزهایی که در نظرمه دوباره بجنگم. سخته. همینکه باید به آدمها ثابت کنی حیات یک انسان صرف نزدیکی خونی یا سببی منجر نباید بشه که به حیات دیگری ارجح دونسته بشه. فکر میکنم به زودی وارد دنیایی بشیم که باید همه چیز رو از نو بسنجیم. تمام اولویت ها رو از اول تعیین کنیم. انگار یه آسیاب بزرگ داره می بلعه ما رو و قراره واقعیت وجودمون رو یه بار دیگه بیرون بکشیم.
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
از خیال
نود و سومین شب بعد از نبودن بچه، دختر یاد گرفته جای خواهر رفتهاش بخوابه. عمیقترین شکل سوگواری که در زندگیم شاهد بودم و خوندم رو توی این سه...
-
توانایی تحمل این حجم درد رو ندارم.
-
با چاقو افتادم به جونش. تکه پارهاش کردم و بعد سطل زباله. میون اون ضربهزدنها، یک لحظه ترسیدم از دونستن اینکه آنقدر خشم و انزجارم زیاده که ...
-
امید خلیده زیر پوستم. یک هفته؟ ده روز؟ همین حوالی. از خانه بیرون زدم و دیدم بهار شده. کل امسال در اضطراب و پشت میز گذشت. بدون اغراق. از تیرم...
No comments:
Post a Comment