داغی خورشید که می افته و پرده رو میکشم، انگار بین من و جهان نه یک تور نازک که دیوار کشیده میشه. گربه ها این ساعت معمولا خوابند. چه کار کنم، چه بخونم و چه ظرف بشورم، اوج آرامش خونه این دقیقه هاست. اون لحظه که فکر میکنی هیچ چیزی نیاز به تغییر نداره.
نسل جدید اگر بود میگفت: تراپی؟ نه ممنونم پرده های خونه رو میکشم.
No comments:
Post a Comment