Friday, July 24, 2020

زمین

هر انباری یک روز خالی میشود. هیچ چیز ابدی نیست. تهوع دائمی به عنوان پس زمینه ی این چند روز به ستوه رسانده من را. دلم میخواهد دست از جنگیدن بردارم. بیشتر از این دست و پا نزنم. من شکست خورده ام.
و این شکست را پذیرفته ام انگار.

No comments:

Post a Comment

روز ششم

وسط حرف زدن حضوری با آدمها یکهو جیغ میزنم که زلزله. طرف باید بهم اثبات کنه همه چیز امن و سر جلسه. یکهو کل بدنم شروع به لرزیدن می‌کنه. وقتی ت...