Sunday, January 20, 2019

این همه مرگ، این همه بیماری در نهایت تونسته سبکم کنه. بخش زیادی از نگرانی هام رو از دست دادم. تعداد خیلی بیشتری از آدم هام رو. صبح ها بیدار میشم و از اون همه دلشوره، چندتایی بیشتر نمونده. از اون همه آدم و اون همه داستان اما دیگه نشونی نیست. سبک شدم.  سبک شدم.
فقط حس می کنم دیگه چیزی برای نوشتن ندارم. برای گفتن چیزی باقی نمونده. از این ورطه هم بگذرم و ببینم عیار این خود جدید چنده.

No comments:

Post a Comment

.

به مفهوم دور  «خارج شدن از خانه در وقت مناسب» فکر میکنم. انجام کاری در زمان درست، با انرژی درست و در مسیر درست. وقتی که انجام هیچ بخشی از کا...