Saturday, April 7, 2018

اوروبروس

دیشب جای مهمونی رفتن موندم توی تاریکی. امروز حالم پاشیده شده روی شهر. بارون میاد و گمونم حالا میتونم با اطمینان بگم باز زنده میمونم.
جهان گرده نازنینم.

No comments:

Post a Comment

روز ششم

وسط حرف زدن حضوری با آدمها یکهو جیغ میزنم که زلزله. طرف باید بهم اثبات کنه همه چیز امن و سر جلسه. یکهو کل بدنم شروع به لرزیدن می‌کنه. وقتی ت...