در بهشت اکنون
Tuesday, July 3, 2018
آرشه
جوری باد میاد و جوری رها رها رها منم که میتونم از همین حضور نیم بندم در جهان آدمها هم موج بزنم و کوچ کنم. بخار شم. محو شم و این بار به تمامی.
وسوسه اش کشنده است.
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
.
«مگر چقدر احتمال دارد اوضاع از این بدتر شود؟»
.
نگاه میکنی و میبینی همه چیز رو پاک کردی. محو کردی. هیچ ردپایی نمونده. هیچ یادی هم. حالا چی اسماعیل؟
./.
از این همه گریه کردن خسته ام.
حرفهای قبل از خواب
کاش یک شیوهی درست تشکر یاد بگیرم. باید تشکر کنم و کلمات کافی نیستند.
No comments:
Post a Comment