در بهشت اکنون
Sunday, February 17, 2019
هجده سالم نیست. آدم ها رو تحمل نمیکنم. بدذاتی آزارم میده و فرار میکنم ازشون. کسی که معنای مرز رو نمیدونه. معنای نه رو نمیفهمه و نمی پذیره خواستنی نیست رو هیچ وقت توی مرزهام خوش آمد نمیگم. دیروقته برای این کلمات اما گمونم هنوز میشه درس گفت و فهمید.
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
.
«مگر چقدر احتمال دارد اوضاع از این بدتر شود؟»
.
نگاه میکنی و میبینی همه چیز رو پاک کردی. محو کردی. هیچ ردپایی نمونده. هیچ یادی هم. حالا چی اسماعیل؟
./.
از این همه گریه کردن خسته ام.
حرفهای قبل از خواب
کاش یک شیوهی درست تشکر یاد بگیرم. باید تشکر کنم و کلمات کافی نیستند.
No comments:
Post a Comment