در بهشت اکنون
Tuesday, May 12, 2020
نفس گیر
دنیام، خودم تا دو متر آن ور تر از تنم شده. استرس آدم را محدود میکند. نمیدانستم. عصر که جهان چرخید، فکر که کردم یک قدمی سکته همین جاست و متوقف شو فهمیدم. از دست این پنجاه روز باقی مانده فقط کاش قسر در بروم.
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
.
«مگر چقدر احتمال دارد اوضاع از این بدتر شود؟»
.
نگاه میکنی و میبینی همه چیز رو پاک کردی. محو کردی. هیچ ردپایی نمونده. هیچ یادی هم. حالا چی اسماعیل؟
./.
از این همه گریه کردن خسته ام.
حرفهای قبل از خواب
کاش یک شیوهی درست تشکر یاد بگیرم. باید تشکر کنم و کلمات کافی نیستند.
No comments:
Post a Comment