اثر گذاری ام در زندگی از بین رفته. برای اولین بار، در زمانی به این طولانی، نه کاری میکنم، نه رد انگشتی به جا میگذارم، نه به دردی میخورم، نه سنگی تغییر میدهم و نه مسیری می سابم. بودن یا نبودنم بی تاثیر شده. دایره ی اثر گذاری ام، دایره ی شخصی من در جهان که قبلا بود، بزرگ هم بود، حالا نیست. حتی کوچک هم نیست. حرف مهمی نمیزنم. کار مهمی نمیکنم. صادق باشم البته، باید اعتراف کنم که حرفی نمیزنم. کاری نمیکنم. هیچ.
احساس میکنم که دنیام در حال آب رفتن است. در حال کوچک شدن. حضور در شبکه های اجتماعی، این چند ماه آخر احساس مفید بودنم را زنده نگه میداشت. احساس کارا بودنم. فکر میکنی در حال دیالوگ برقرار کردنی. در حال حرفی مهم زدن. اینطور نیست اما.
No comments:
Post a Comment