انگار تمام اون مرزهای دوست نخواهم داشت، دل نخواهم سپرد و دوباره خطر نخواهم کرد داره مثل موم آب میشه. طول کشید. خیلی زیاد طول کشید. خودمم دارم آب میشم. از چشمهام اشتیاق جای درد بیرون میریزه. قطره قطره.
«مگر چقدر احتمال دارد اوضاع از این بدتر شود؟»
No comments:
Post a Comment