فکر کردم که یادم نمیاد که چی شده که فاصله آغاز شده اما هیچ دلم نمیخواد به کوتاه کردن این راه.
Thursday, June 25, 2020
.
گفت گاهی فکر میکنم به تو و انگار نمیشناسمت. فکر میکنم تو همون دختری هستی که پانزده سال پیش صحبت میکردیم؟ یک آدم به تمامی جدید شدی. شخصیتی متفاوت. کسی که هیچ چیز ازش نمیدونم. اصلا درکش نمیکنم. به هیچ عنوان نمی فهممش. پرسید تو هنوز مینویسی؟ اون وقت ها مینوشتی و دوست داشتم این کارت رو. پرسید این چیه که جلوی اسمت به عنوان توضیح می نویسی؟ این در بهشت اکنون؟
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
.
«مگر چقدر احتمال دارد اوضاع از این بدتر شود؟»
-
نگاه میکنی و میبینی همه چیز رو پاک کردی. محو کردی. هیچ ردپایی نمونده. هیچ یادی هم. حالا چی اسماعیل؟
-
از این همه گریه کردن خسته ام.
-
کاش یک شیوهی درست تشکر یاد بگیرم. باید تشکر کنم و کلمات کافی نیستند.
No comments:
Post a Comment