در بهشت اکنون
Thursday, June 25, 2020
فسون
دلم برای دوست داشتن بدون «برای» تنگ شده. دوست داشتن. همین.
گاهی از لبخند یواشکی گوشه ی لبم که حواسم نیست و می پرد و صورتم را فتح میکند، شگفت زده میشوم.
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
.
«مگر چقدر احتمال دارد اوضاع از این بدتر شود؟»
.
نگاه میکنی و میبینی همه چیز رو پاک کردی. محو کردی. هیچ ردپایی نمونده. هیچ یادی هم. حالا چی اسماعیل؟
./.
از این همه گریه کردن خسته ام.
حرفهای قبل از خواب
کاش یک شیوهی درست تشکر یاد بگیرم. باید تشکر کنم و کلمات کافی نیستند.
No comments:
Post a Comment