بدن در یک احساس درد شدید فرو رفته. امروز بسته دوم مسکن هم تموم شد. پیاماس به مناطق عجیبی از بدن میزنه. این دفعه استخوانهام درد میکرد. استخوان ساعد. استخوان ران. قفسه سینه. درد توی استخوان حرکت میکرد. گاهی به مفصل هم میزنه. ماه پیش حتی باز کردن و بستن شیر آب یا دست گرفتن لیوان برام دردآور بود. انگشتها به شدت درد میکردند. معده هم درد میکنه. غذا خوردن به شدت دشوار شده.
این نوشته هیچ اعتباری، هیچ ارزشی نداره. نمیتونم بخوابم. درد کلافهام کرده. سرما بدجور اذیتم میکنه و هم لباس پوشیدم هم زیر دو لایه پتو رفتم و هنوز به دمای خوبی نرسیدم. شهر سرده اما نه آنقدر. کلافه ام. هنوز شش روز از دورهی این ماه مونده.
دلسردم. نمیدونم کار هورمونهاست یا مغز اینطور فکر میکنه. عمیقأ دلسردم و گرم هم نمیشم.
No comments:
Post a Comment