دوتایی سکوت کردیم.
Sunday, March 17, 2024
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
.
با چاقو افتادم به جونش. تکه پارهاش کردم و بعد سطل زباله. میون اون ضربهزدنها، یک لحظه ترسیدم از دونستن اینکه آنقدر خشم و انزجارم زیاده که ...
-
از این همه گریه کردن خسته ام.
-
کاش یک شیوهی درست تشکر یاد بگیرم. باید تشکر کنم و کلمات کافی نیستند.
-
گربهها محل خوابشون رو عوض کردن و دچار سندرم تخت خواب خالی شدم.
No comments:
Post a Comment