Sunday, March 17, 2024

کندی میکر

داشتیم صحبت می‌کردیم که پرنده‌ی اول از بالای خونه رد شد. شبیه درنا بود. چند لحظه بعد دومی و بعد تا دهمی. دوربین رو چرخوندم سمت پنجره که ببین. یک فوج کامل پرنده از روی دریای مرمره رد شد. از بالای خونه گذشت و رفت سمت شمال. انگار جوابمون در مورد اینکه وقت معجزه رسیده یا نه رو گرفته باشیم.
 دوتایی سکوت کردیم. 

No comments:

Post a Comment

.

با چاقو افتادم به جونش. تکه پاره‌اش کردم و بعد سطل زباله. میون اون ضربه‌زدن‌ها، یک لحظه ترسیدم از دونستن اینکه آنقدر خشم و انزجارم زیاده که ...